اول سلام ... دوم نماز روزتون قبول ... و فصل سوم ...
اگه از جنس خوانسار باشی ... اگه توی رگای وجودت خون خوانساری جاری باشه ... و اگه بفهمی و باور کنی که وطنت کجاست ... مطمئنا حس ناسیونالیستی به قدر نوک سوزن هم که شده تو تاریکخونه قلبت زنده خواهد بود ... و این حس همه ماست ...
دلمون پر می زنه واسه طبیعتش ، بی ریایی و بکر بودن بهارش ، و با یادش زندگی می کنیم حتی اگه این زندگی تو جهنم باشه ...
شاید اونقدر غرق وطن بشی که زشتی های اونو نتونی ببینی اما هیچوقت مثل کبک سرتو ، تو برف نمی کنی که نخوای ببینی ، می بینی اما چون توان درست کردنش رو نداری ، سکوت می کنی ...
امروز وقتی واسه مدیریت نظرات پاتوق آنلاین بودم در قسمت نظرات حرفهای عزیزی رو دیدم که گویا همشهری ماست اما فقط اسمش تو کوچه پس کوچه های شهرمون یا شاید لای کاغذ پاره های پرونده های گذشته آموزش و پرورش جامونده و حالا روحش جای دیگه است ...
و به جای اسم زیبایی که پدر و مادر با صفای خوانساریش ، صداش می کردند اسمشو گذاشته همشهری مقیم تهران ...
بگذریم راستش با خوندن اون نظر بدجوری به هم ریختم ، یه حس دوگانگی وجودمو فرا گرفت حیفم اومد نظر رو همون جا تایید کنم ، واسه همین عینا بدون هیچ کم و کاستی میزارمش تا شما همشهری عزیز یا مسئول خدمت گزار این سرزمین هم بخونی و خودت قضاوت کنی ...
( این خوانسار شما اینقدر هم تعریف نداره میگی نه از پیرمردهائی بپرس که میدونن اینجا یهودی نشین بوده یا اونهائی که میدونن اینجا مرکز اصلی ربا در استان بوده و الان هم که دیگه مرکز بزرگ پخش مواد مخدره ......میتونی از نیروی انتظامی سوال کنی
اگه یه چیز خوبه خوب خوبه دیگه اینقدر ازش تعریف نمیکنند
خیلی وقتها از مسافرها میشه بهتر در مورد یه شهر پرسید تا خود مردم ساکن در اون شهر.
از اینکه شما اینقدر در مورد این شهر حساس هستید و به تعبیری patriot،من خوشحالم ،اما در كل الان مردم خوانسار در مورد خوانسار طور ديگه اي فكر ميكنند و شما با يه نظر سنجي ميتونين به اين موضوع پي ببرين.
ديگه اين كه مردمي از گذشته تعريف ميكنن كه امروز حرفي براي زدن ندارن و شما خوب ميدونين كه منظورم از اين موضوع رد هويت نيست بلكه ميگم ما اينقدر به گذشته بها داديم كه امروز رو يادمون رفته و متاسفانه وبلاگ خوانساريها در بيشتر موارد به جاي اينكه چماقي برسر مسولين شهر براي كار بيشتر باشه تمجيدهاي الكي و پيوست به گذشته است.
شهري كه درش يه پمپ بنزين درست و حسابي وجود نداره به جاش اين همه مسجد در بسته داره ،شهري كه خودش يكي از تحريف كنندگان واقعه عاشوراي حسينيه و اين ادعا رو از اداهاي دهه اول محرمش به خوبي ميشه ديد؛شهري كه ديندارانش محتكرين اون هستن و اين ادعا رو هم ميتونين از انبارهاي پر اجناس ضروري مردم براي بالا بردن اموال كسبه به اصطلاح مومنش ديد،شهري كه كنار عمارتهاي بلندش كه به نام مسجد خوانده ميشه ،خونه مردي قرار داره كه سه تا دختر دم بخت توشه و داره خراب ميشه به سر اهالي اون و اين ادعا رو ميتوني از قدم زدن تو كوي مطهري ببيني ،آيا اينجا اين قدر تعريف داره؟
ما ديروز كي بوديم خيلي مهم نيست براي زندگي امروزمون،اما اونچه كه اهميت داره اينه كه امروزمون رو درست زندگي كنيم و براي اين كار بهتره كه شما مشكلات رو به گوش مسولين برسونين نه اين كه تشكر از فلاني و ............. )
اما قضاوت من تا اینجا : آقا یا خانم مقیم تهران سلام درسته که خیلی از حرفهات رو نمی شه انکار کرد اما به چند دلیل شما رو صاحب نظر نمی بینم حالا چرا ؟ خوب گوش کن :
1 - اولا دین یهود یه دین الهی بوده و در اسلام هم تایید شده و اگه شما جزییاتی در موردش می دونی که می دونم به سن و سالت نمی یاد دیده باشی و فقط شنیدی بهتره اینم بدونی که جون خیلی از فک و فامیلای اجدادت رو دکتری یهودی به نام دکتر ابراهیم نجات داده ...ok
2 - در مورد ربا : اگه یه سری به بانکها بزنی ربای اصولی و مدرن رو کاملا به عینه خواهی دید گرچه مطمئن نیستم مرکز این فرقه غیرالهی در استان خوانسار بوده باشه ...
3 - در مورد مواد هم : اگه جنابعالی این کاره نباشی از کجا می دونی مرکز پخش اون اینجاست محض اطلاع جنابعالی عرض کنم بزرگترین گروه NA در استان از حیث برگزاری جلسات رو شهر عزیزمان خوانسار داره ... اگه معنی ان ای رو هم نمی دونی واست بگم ...
4 - تعریف و تمجید بی دلیل به قول شما نشان از پوچیه مطلبه اما وقتی شما همه رو به باد انتقاد می گیری آیا را ه کاری هم داری آیا تلاشی برای درست شدنش می کنی . پس چه بهتر که انتقاد سازنده باشه و با راه کار تا کوبنده باشه و منتقد خارج گو بشینه و بگه لنگش کن ...
5 - ما ادعای داشتن شهری رو داریم که دارالمومنینه پس نباید از این ناراحت باشیم که چرا مسجد زیاد داریم تصمیم گیری در خصوص وجود مساجد بلااستفاده در حیطه عقل الکن من و توی خاکی نیست ...
6 - اما در مورد فقر و اینکه همسایه از همسایه خبر نداره و اینکه چرا ما آدما اینقدر از هم بی خبریم با تو موافقم اما این ربطی به مسئولین ما نداره می دونی چرا : یه زمانی با یه بقچه نون خشک و یه ظرف آب بهترین و شاهونه ترین زندگی رو می کردیم و همه از دل هم خبر داشتیم اما حالا با وجود پیتزا و لازانیا و.... همسایه از همسایه خبر نداره و هرکی فکر می کنه بدبختر از اون دیگه پیدا نمی شه قافل از اینکه عده زیادی صورتشون رو با سیلی سرخ نگه می دارن ...
قضاوت شما همشهری عزیز در این مورد چیه ...؟