ریشه یابی واژه ديم
ديم ( dam ) از گروه واژگاني است كه امروزه در گويش خوانساري متداول و به معناي صورت و چهره مي باشد . ديم ( dam ) ، صورت و چهره . دكتر ايرج وامقي در برسي يك متن مانوي در اين باره چنين آورده است ديم در اوستا بصورت ( daeman چشم ) از ريشه day فارسي باستان : di = ديدن در كردي dim در فارسي ديم اين واژه در گويش راجي به صورت ( دوم - deom ) و در گيلكي به صورت ديم رايج است.
عيسوي دم باد و احمد ديم و چشم حادثات از شكر خواب عروسان از دم و از ديم او
(( خاقاني ))
از همين زمره است واژه (( شبي )) به معناي جامه و پيراهن كه در ايران باستان نيز به همين معنا بوده است و در گويش خوانساري امروزه متداول است . در تاريخ جملهاي را به دختر يزگرد سوم نسبت مي دهند كه در محضر خليفه دوم ( پس از اسارت ) عنوان گرديده است كه شباهت تام به گويش امروزي خوانساري دارد بدين قرار :
(( اف بر ابرويز بو كه كاغذ پيعمبر ژبدرا ))
(( of bar abar viz bov ke kaghaze piamber gabadera))
اف بر خسرو و پرويز باد كه نامه پيامبر را پاره نمودند .
البته بسياري از واژه هاي متداول در گويش خوانساري ريشه در زبانهاي ايران باستان دارند و با ساير زبانهاي كهن امروزي وجه مشترك داند همانند (( لري )) ، (( كردي ) ، (( راجي )) ، (( سنگسري )) ،
(( سمناني )) و .... مانند واژگاني كه در پست بعدي برايتان بيان مي كنم.
مجموعه خوانسار پاتوق اوقات خوشی را برای شما آرزو کرده و امید آن است تا در شناخت بهتر شهر خوانسار شما بیننده عزیز را یاری نمایند حسن کارمان را به دیگران و معایب آن را به خودمان بگویید